در ابتدای راه چطور یک قطعهی جدید را یاد بگیریم
وسوسه نشوید که مستقیما وسط قطعه شیرجه بروید و انتظار بهترینها را هم داشته باشید. مارک تنر (Mark Tanner) نکات ارزشمندی را ارائه میدهد که فرآیند یادگیری قطعهی جدید را کمی آسانتر و هموارتر میکند.
چالش یادگیری قطعات جدید، ما را با انگیزه و مشتاق نگه میدارد. اگر نتیجه موفقیتآمیز و موثر باشد، لذت و رضایت حاصله بسیار بیش از لحظات ناامیدیای خواهد بود که ممکن است در میانههای مسیر تجربه کنیم. اینکه یاد بگیریم بهترین روش یادگیری برای ما چیست، یک مسئلهی حیاتی است. غیرطبیعی نیست اگر حس کنیم انگشتان یا مغزمان در یک یا چند جنبه چندان یاری مان نمیکنند. من به عنوان ممتحن و داور، مکررا شاهد عدم تناسب در مهارتهای نوازندگان هستم نوازندگانی که توانایی کنترل ریتم یا هماهنگی شان شاید چند قدم عقب تر (یا درواقع جلوتر) از قابلیت کنونیشان در بیانگری است، یا چابکی انگشتانشان به وضوح از توانایی کنونی شان در عبارت بندی صحیح و موثر یک سر و گردن بالاتر است. البته چنین ناهماهنگی و ناهمواریای چنان شایع است که برای همهی ما اجتناب ناپذیر مینماید، اگرچه با صبر و حوصله میتوانیم راههایی را کشف کنیم که فرآیند یادگیری را برایمان هموار سازد. مثل هر چیز دیگری، نتیجه حاصله از سرمایه گذاری زمان و تلاشمان، در حالت ایدهآل باید برابر یا بیشتر از تک تک لحظاتی باشد که عدم اعتماد به نفس را تجربه میکنیم. ما همه با این نظریه آشناییم که جریانی از انرژی مثبت، بر اشتیاق، تلاش، پیشرفت و پاداش تاثیر میگذارد و آنها را تغذیه میکند، و ما لازم است ریسک معکوس شدن این چرخه را به حداقل برسانیم. با درنظرگرفتن اینها، در اینجا نکاتی ذکر شده است که همهی ما میتوانیم انجام دهیم، فارغ از سطحی که در آن هستیم، اما شاید به طور خاص این کارها برای کسانی مناسب باشد که نسبتا در سطوح پایینتری هستند.
از کاری که میکنید لذت ببرید
این زمانی که الان دارید میگذرانید، اوقات فراغتتان است، پس باید از کاری که انجام میدهید لذت ببرید یک مولفهی کلیدی در پایدارساختن پیشرفت در یک قطعهی جدید، ایجاد تعادل بین شکیبایی، یادگیری با متد (Methodical Learning) و میل غریزی و انسانی مان برای سریع به نتیجه رسیدن است. این ممکن است بدیهی به نظر آید، ولی با این حال بسیاری از هنرجویان را دیدهام که ناخواسته درگیر نبردی تن به تن با یادگیری یک قطعه شدهاند؛ این قضیه بعضی اوقات تا چند سال و تا زمانی که تاثیر مفیدش تمام شود، به طول میانجامد. معمولا در این موقعیتها، آن قطعه گزینهی مناسبی برای شروع نبودهاست؛ فشار بیش از حد آوردن به خودمان میتواند هم از نظر روانشناختی و هم فیزیکی آسیب زننده باشد. اینکه از اتاق تمرین در حالی خارج شویم که انگار در باشگاه ورزش میکردیم، نشاندهندهی آن است که احتمالا رویهای آرام و خودآگاه در پیش نگرفته بودیم. این مسئله همچنین سرنخی است به اینکه بفهمیم احتمالا چقدر از کاری که انجام میدادهایم لذت یا بهره بردهایم. مهم است که این وضعیت را با اتخاذ رویکردی مصمم و بلند پروازانه، که کیفیت نوازندگی مان را با سرعتی که میتوانیم از عهدهاش برآییم ارتقا میدهد، اشتباه نگیریم.
زحمات اولیهی کار (بیلزدن)
زمانی را بگذارید برای آنکه نت قطعه را مطالعه کنید. این قرار نیست شامل سطح خیلی بالایی از آنالیز باشد، اما فرصت اولیهای در اختیار میگذارد تا شکل و شمای ساختاری آن قطعه را ترسیم کنید و میزان چالش پیش رو را اندازه بگیرید. بر اساس این برآورد اولیه پیش روید؛ فرآیند یادگرفتن یک قطعه ممکن است در ابتدا اینچنین پیش رود.
- سرکلید قطعه را چک کنید و از آن برای گرمکردنهای معمولی که پیش از شروع تمرین قطعه انجام میدهید استفاده کنید؛ چندینبار گام یا آرپژ بنوازید تا کمک کند انگشتانتان آماده شود. این کار کمک میکند که از اشتباهات فاحش در تشخیص دیزها، بملها و علائم عَرَضی جلوگیری کنید. این روش را برای هر پاساژ گاممانندی که در قطعه یافت میشود نیز به کار ببرید.
- مهمتر از هرچیز، یکراست سراغ جنبههای ریتمیک آن بروید؛ هرچند با سرعت کم. چک کنید که هر ریتم در میزان خودش دقیقا سر جایش قرار بگیرد. اگر کمک میکند، با مداد سرضربها و تقسیمات ریزتری را روی نت مشخص کنید؛ برای مثال، «یک و دو و...». قسمتهای سختتر را تا جایی که میتوانید به واحدهای کوچکتر خرد کنید، در پیانو را ببندید و این ریتمها را روی آن ضربه بزنید. در صفحهی نت، بین دستها خطهای عمودی بکشید تا ابزار کمکبصری اضافیای داشتهباشید. مشخصههای ریتمیک مهم غالبا تمایل به تکرارشدن دارند، شاید چندینبار در یک صفحه از قطعه؛ این مسئله اهمیت و ارزش مرتب و هماهنگکردن فوری آنها را افزایش میدهد.
- در طی یادگیری یک قطعهی جدید، بهخصوص در همان اول کار، مکررا گسترهای از سرعتهای مختلف را امتحان کنید تا فرآیند تمرین/تکرار تسهیل شود و به شکلدهی بیان شخصیتان از قطعه کمک کند. حتی پیانیستهای حرفهای هم خودشان را زودتر از زمان مناسب در یک تمپو محصور میکنند و از تطبیق و تعدیل آن در آینده ناتوان میشوند.
- تا آنجایی که میتوانید جزئیات موسیقایی را اضافه کنید، حتی اگر در مراحل اساسی کار باشید، مثل متعادلکردن دستها، عبارتبندی و اضافهکردن آرتیکولاسیون و دینامیکها.
تکرارها
ریشهایکردن مهارتهای حرکتی مستلزم میزان قابل توجهی تکرار است. سپردن یک مهارت تکنیکی به انگشتان این امکان را به ذهن میدهد که خود را کمتر درگیر آن کند. با این وجود، لازم است بهجای افتادن در باب انجام کارهای عبث و دلسردکنندهی یادگیریزدایی، که در ذیل عنوان میگردد، خاطرجمع باشیم که آنچه تکرار میکنیم در این مورد یاریمان میدهد. انگشتگذاریهایی که عجولانه انتخاب شدهاند، میتواند اولین مثال از مواردی باشد که درتمپو نواختن را غیرقابلتصور کند.
تکرار یک تمرین تکنیکی مشخص (شاید تغییر نامحسوس پوزیشن دست، یا یک قسمت ریتمیک بدقلق) در حالت ایدهآل باید در مقایسه با وقتی که بهطور غریزی پیش میرویم، ما را با موانع کوچکتری مواجه کند. حتی یک خط از قطعهی جدید ممکن است شامل چندین و چند چالش تکنیکی و همینطور موسیقایی باشد.
کوچک کردن قسمتهایی از موسیقی که قرار است از طریق تکرار یاد بگیریم (بعضی اوقات تا حد دو یا سه نت، و تمرینشان بهشکل «لوپ»)، از احتمال اشتباهیادگرفتن میکاهد، و در عین حال کمکمان میکند تا حس کنیم همواره در حال پیشروی هستیم. علاوه بر اینها، جزئیاتی که بهدرستی فراگرفته شدهاند، اغلب دهبرابر بیشتر مزیت خواهند داشت؛ چه در همان قطعه، چه در رپرتواری که در آینده قرار است با آن سروکار داشته باشیم
بروید سراغ حفظ کردن
اگر قادر باشید این تکههای واقعا کوچک را یکی پس از دیگری حفظ کنید و آنها را به آرامی و روشمندانه به یکدیگر بچسبانید و به سکوئنسها و الگوهای بزرگتر تبدیل کنید، یادگیری هر قطعهی جدیدی برایتان بیش از پیش کارآمد و بهتبع آن، لذتبخش خواهد بود. وقتی حفظ شدید، میتوانید هرازچندی نیمنگاهی به دستهایتان بیاندازید تا از حرکات نامناسب احتمالی مچ یا انگشتانتان جلوگیری کنید. تکرار پاساژهای طولانیتر نیز علاوه بر اینکه کلید پایدارنگهداشتن این مهارتهایی است که انگشتان بهزحمت بهدست آوردهاند، بهتدریج آمادگی جسمانیمان را نیز افزایش میدهد.
- ابتدا چند مورد کوچک و مشخص را که میخواهید تقویت کنید، جدا سازید؛ مثلا جدانواختن هر دست. درستکردن فلشکارت میتواند راهی مؤثر برای اجتناب از نادیدهگرفتن این موارد باشد.
- پیش از آنکه به سراغ حفظکردن هر تکهی کوچک بروید، مطمئن شوید که به درستی کارتان را انجام میدهید.
- در ابتدای کار، موومان (یا موومانهای) مورد نظر را بهشکلی اغراقآمیز با سرعتی آهسته بنوازید، سپس آن را کمی سریعتر کنید، اینبار بدون اغراق؛ این کار کمک میکند که انگشتگذاری دقیق و مخصوص، جزئیات ریتمیک و مهارت در ایجاد هماهنگی را از پیش طرحریزی کنید
- بعضی از بخشها را به جای پیانو روی یک میز تمرین کنید، و از این طریق از مشغولیت ذهنیای که پیانو ایجاد میکند، بکاهید.
- از خستگی ناشی از تکرار اجتناب کنید، مکررا بازههای زمانیای را برای تامل و ریلکسکردن بگذارید. در تمرینتان بین تکرار و حفظکردن تنوع ایجاد کنید تا از فرسودگی و تنش جلوگیری کنید.
- این روش را امتحان کنید که میزانها یا پاساژهای مشخصی را با سکوئنس یاد بگیرید (حتی از آخر به اول). انجام این کار، این مزیت را دارد که بین چالشهای مختلف تعادلی به وجود میآورد و از پشتگوشانداختن آن جلوگیری میکند.
با تامل مداوم در مورد سرعت پیشرفت هر قطعهی جدیدتان (من ویدئوگرفتن و یادداشت روزانه را پیشنهاد میکنم)، میتوانید مطمئن باشید که وقتی تعادل سالمی را بین ترقیکردن و لذتبردن به وجود میآورید، در حال پیشگیری از اشتباهات آیندهتان هستید. در انتها، به یاد داشته باشید که در ذهنتان بین تمرین و اجرا، در هر سطحی که در مسیر یادگیریتان هستید، تمایز روشنی قائل شوید. تغییر حالت مکرر از یکی به دیگری کمک خواهد کرد تا الف) مطمئن شوید پیشرفتتان مؤثر است، ب) از تمایل به اصلاح اشتباهاتتان در همان لحظه اجتناب کنید، و ج) به شما قوت قلب دهد که بهزودی به نقطهای خواهید رسید که تمام تکههای پازل با اطمینان خاطر سر جایشان قرار گیرند.
۵ نکتهی اصلی: باید پیروز شویم
- در یادگیری قطعههای جدید زمانهایی را به مطالعه و بررسی نت قطعه اختصاص دهید تا به درکی از ساختار قطعه برسید، بهاینمنظور که به شما کمک کند تا برداشتهای نادرست و ایرادات بنیادین را ریشهکن کنید.
- تکرار سیستماتیک ارزشمند است، اما اغلب در عبارتهای نسبتا کوتاه تاثیرگذار است، تا موجب خستگی و کسالت نشود.
- مکررا سرعتهای مختلف را امتحان کنید؛ بعضی برای تمرینهای سختِ مِتُدی مناسباند، و بعضی برای «اجرا».
- با امتحانکردن شیوهها و روشهای جدید در یادگیری قطعههای جدید، از افتادن به دام عادتهای قدیمی جلوگیری کنید؛ برای مثال، تکههای مشخصی را با سکوئنس تمرین کنید، ریتمهای ساده را نقطهدار بزنید، یا بخشهای کوتاه منتخبی را حفظ کنید.
- همیشه در نظر داشته باشید که کار و تمرین تکنیکی را بهعنوان یک فعالیت لذتبخش و دستاوردی موسیقایی ببینید.
مجلهی پیانیست، شماره ۱۲۳، ص ۱۴ و ۱۵
.
.
.
.
.
آموزشگاه موسیقی پیانو، تنها آکادمی تخصصی آموزش پیانو در کرج میباشد. جهت ثبت نام اینجا کلیک کنید.